فضاي سبز در طرح توسعه شهري
فضاي سبز در طرح توسعه شهري
زيباسازی - محمدمهدي انوري:
از ديدگاه شهرسازي، فضاي سبز شهري عبارت است از بخشي از سيماي شهر كه از انواع گياهان تشكيل يافته است.
در صورتي كه از فضاهاي آزاد شهري كه متضاد فضاهاي ساخته، يا ساخت فيزيكي شهر است، صحبت كنيم در اين صورت فضاهاي بالقوه جهت توسعه فضاي سبز شهري مطرح ميشوند.
به طور كلي فضاي سبز برخلاف معنايي كه ممكن است در ذهن ايجاد كند، تنها محلي داراي درخت و گياه نيست، بلكه نماد و سمبلي از تفكرات فرهنگي و اجتماعي يك جامعه است.
مكان ظهور فضاي سبز تنها پاركها را دربرنميگيرد، بلكه باغها و باغچههاي خصوصي، نوار سبز حاشيه شهرها و حتي خيابانها و گورستانها را نيز شامل ميشود. همينطور فضاي سبز، اماكن فرهنگي (كتابخانه، تئاتر و...)، اماكن مذهبي، محلي براي انواع بازيها و ورزشهاي مختلف، محلي براي الهام گرفتن از طبيعت جهت سرودن شعر، نقاشي، عكاسي و... را نيز شامل ميشود.
بايد دانست فضاهاي سبز اشكال گوناگون به خود ميگيرند و بنا به تراكم محيط شهري و كاربردي كه دارند، مساحت و جايگاههاي متفاوتي را اشغال ميكنند.
براي طبقهبندي فضاهاي سبز شهري ميتوان معيارهاي خاص زير را در نظر گرفت:* موقعيت فضاها (شهري، حومه شهري، حاشيه شهري)* ميزان تجهيز (تجهيز شده به طور كامل، تجهيز شده به طور ناقص، تجهيز نشده)* نوع و ميزان گشايش در برابر جمعيت (باز، بسته، مجاني، پولي)* نوع اداره آن * فاصله تا محل زندگي* گروه سني استفادهكننده (كودك، جوان، پير)
ضروري است قبل از هر اقدامي درباره فضاي سبز شهري، شرايط خاص آب و هوايي كشور را در انتخاب گونههاي مناسب به طوري كه همگام با طبيعت باشد مورد توجه قرار داد و شرايط محيطي و اقليمي را نيز شناسايي كرد. تدوين برنامه مشخص براي فضاي سبز در شهرها و رفع كاستيها در برنامهريزيهاي كلي، ميتواند از گسترش سليقهاي، تقليدي و اتفاقي اينگونه فضاها جلوگيري كرده و از خطاي برنامهريزي و محاسباتي ما را دور نمايد.
ضرورت توجه به فضاي سبز شهري در طرحهاي توسعه شهري
در سالهاي اخير در كشور ما آنچه بيش از هر چيز در بخش مديريت فضاي سبز شهرداريها مطرح بوده، ايجاد فضاهاي سبز جديد و توسعه آنها بوده است. اين در حالي است كه «حفظ و نگهداري» فضاها و گونههاي گياهي كه در واقع پتانسيل فضاي سبز شهري ما را تشكيل ميدهد، ميتواند از شتاب و خلق فضاهاي جديد جلوگيري كند.
طرحهاي توسعه شهري امروز خود، عواملي براي تخريب فضاهاي سبز موجود شهرها هستند. اين طرحها اغلب بدون توجه به توان موجود تهيه ميشوند و به همين ديدگاه باعث ميشوند مسيرها يا فضاهاي سبزي كه به طور طبيعي در حاشيه آبراه، قنات يا رودخانهاي شكل گرفته است، تخريب شوند و به كاربريهاي مسكوني و يا كاربريهاي ديگر اختصاص يابند و در عوض زمينهاي ديگري به عنوان فضاي سبز پيشبيني ميشوند كه گاه تملك و تخريب آنها سالها طول ميكشد.
آنچه ميبايست مورد توجه قرار گيرد «حجم سبز» و «ذخيره سبز» است نه «سطح سبز». بنابراين ضروري است همانگونه كه در مورد ساخت كالبدي بخش بيجان شهر برنامهريزي صورت ميپذيرد و پيرامون آن به تعمق ميپردازند، در مورد برنامهريزي بخش جاندار نيز بايد برنامهريزي كرده و به تفكر پرداخت.